عالی 😍😍
چقدر به دل میشینه حرفات
سیگاااااااار؟؟؟؟؟؟؟
زیبا بود
یکی هست که میداند. همین نزدیکیها. کاش منتظر او باشیم.
نوشته های شما حتما باارزش هستند. اما من حرفم اینه اگه یه نفر ...
بچه که بودیم از بارون شدید و برف زیاد، یه ترس عجیبی داشتم
موقع خواب بود
سرشو از میله های زندون آورد بیرون
پرسید "نامه ی من نرسید؟"
اولین روز مهر هوای ابری
اولین روز برگشتنش از مدرسه بود
پنج ساله بودمکه پدر دوستم دوچرخه خرید و پدر من به دستهای خالیش نگاه کردپدرم گفت به وقت برداشت محصول برایت دو چرخه میخرم و من چیزی نگفتمفصل برداشت در آبادی ما پاییز بود
عالی 😍😍
چقدر به دل میشینه حرفات
سیگاااااااار؟؟؟؟؟؟؟
زیبا بود
یکی هست که میداند. همین نزدیکیها. کاش منتظر او باشیم.
نوشته های شما حتما باارزش هستند. اما من حرفم اینه اگه یه نفر ...