سالها شب و روز نشستم
هر جور که بالا و پایینش کردم، چپ و راستش بردم، اما جور در نیامد که نیامد
۰ نظر
۹۸/۰۷/۲۵
سالها شب و روز نشستم
هر جور که بالا و پایینش کردم، چپ و راستش بردم، اما جور در نیامد که نیامد
گاهی دلم برای ساده ترین اتفاقات شور میزنه
دلشوره ست دیگه وقتی میخواد بیافته به جونت میافته
پدرم عاشق بود
و خدا عشقش بود
فکرها ننگین بود
سفره ها رنگین بود
عالی 😍😍
چقدر به دل میشینه حرفات
سیگاااااااار؟؟؟؟؟؟؟
زیبا بود
یکی هست که میداند. همین نزدیکیها. کاش منتظر او باشیم.
نوشته های شما حتما باارزش هستند. اما من حرفم اینه اگه یه نفر ...